وجود هر انسانی به اندازه قولی که می ده
نیچه
من روی بک تکه کاغذ بازی کودکان این جمله را دیدم .خودش برای من نوشت و با کمال میل به من داد و قسم خورد که سعی می کند به قولش وفادار باشد.چندی در کافه "شز مام کانارد"به من قول داد در عین آزادی بتواند دوست داشته باشد وزیر قولش زد.من هر روز زیر قولم می زنم و در تمام این موارد همیشه خللی می دیدم و جوابی برایش نداشتم .در جلسه کالبد شکافی روح من در زمان لئوناردو داوینچی به این واقعیت پی بردم که اصولا قول دادن در مقوله فیزیکی من و امثال من نیست.چون به اسباب بزرگی نیاز داره.حقیقتا باورش سخت که فهمیدم در اعماق شخصیتم دایناسورها زندگی می کنند.این رو در کتاب ژول ورن هم در موردش زیاد نوشتند.شاید اثر این تفکر به کتابهای ژول ورن مربوطه.نمی دونم ولی بدونید اگر احیانا هنوز خیلی از لحاظ جسمی و روحی بزرگ نشدید هرگز قول ندهید .چون طبق نسخه پزشکان حاذق همچون لئوناردو قول دادن نیاز به اسباب بزرگی داره که شما حتمن باید دوران بلوغ رو طی کرده باشید.این در مورده مردان ودر مورده خانمها رو معذورم از گفتنش ولی حتمن مادر ترزا در موردش مقاله نوشته .من سعی می کنم قول ندهم و اگه خواستم بدم حتمن کتاب لئوناردو رو یه نگاهی بهش بندازم.
0 نظر:
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی