paco alone

سفر می کنم همچون چلچه ای تنها در زیر باران

دوشنبه، خرداد ۲۰، ۱۳۸۷

چند تکه از وجودم

کهکشانها کو زمینم ؟
زمین کو خانه ام ؟
خانه کو مادرم ؟
مادر کو کبوترانم ؟
معنای این همه سکوت چیست ؟
من گم شدم در تو یا تو گم شدی در من ای زمان ؟
ای کاش هرگز آن روز از درخت انجیر پایین نیامده بودم .
......

دم بر کله می کوبد وشقیقه اش به دو نیم می شود ، بی آنکه بداند در خواب دیده است ، آتش را عقرب عاشق ...

......

سلام و خداحافظ !! اگر کلامی میان این دو یافتی بر آن اضافه کن .


با یادی از حسین پناهی که خودش و می شناسه و خودش می دونه

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی