paco alone

سفر می کنم همچون چلچه ای تنها در زیر باران

دوشنبه، بهمن ۱۰، ۱۳۸۴

یک لیوان شکلات داغ

یک لیوان شکلات داغ و ریزش برف و یک سیگار با طعم لایت و به فاصله هر پنجاه متر یک گدا.
ماشینها درگیر بودند و سر می خوردند و مردم کماکان همدیگر را اشفته می کردند.
در این اوضاع آقای رییس جمهور به همراه تمام مردانش در حال طراحی سوژه جدیدی هستند تا در سایتهای معتبر خبری در جای جای جهان بتواننددر صدر خبر ها باشند.
من سخت در این اندیشه ام که این روزگارانی که نسل من دچار آن شده سرانجام چگونه سپری خواهد شد.
ما تاوان کدامین عصیان را می دهیم.
کوچه شهر دلم از این سوال بدون پاسخ آشفته شده است.
آیا کسی هست که مرا همراهی کند.
اینجایم بر تلی از خاکستر.

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی