paco alone

سفر می کنم همچون چلچه ای تنها در زیر باران

یکشنبه، تیر ۲۷، ۱۳۸۹

مدتهاست مطلبی در وبلاگم ننوشته ام .برای نوشتن هم حتمن بهانه و سوژه ای لازم هست .بهانه ی من پخش مسابقات جام جهانی .

من یک عشق فوتبال هستم که هنوز با هشتادو پنج کیلو وزن تو سالن فوتبال بازی می کنه و یک مسابقه فوتبال رو باید از دقیقه یک

ببینه .وقتی 12 ساله بودم زمین خاکی بازی می کردم و هافبک بودم .اون موقع جام جهانی نود ایتالیا بود .تموم مسابقات رو دیدم .

روزها تو گرمای 45 درجه سانتیگراد جنوب ایران با جنوبی های با استعداد فوتبال بازی می کردم و بعد شبها فوتبال می دیدم .

صدای حاج رضایی و کوتی و بهربان و شفیع وکوثری رو یادمه .هنوز ترکیب ایتالیای رویایی با والتر زنگا و داگوستینی و دونادونی

و جیانینی و شیلاچی وریکاردو فری و بارسی کبیر رو به یاد دارم .آلمان لوتار ماتیوس و برمه و کلینزمن و بوخوالد و ایلگنر و

هسلر و مولر و رویتر و آرژانتین مارادونا و کانی جیا و انگلیس سر رابسون فقید با شیلتون و وادل و پارگر و پیرس و گاسکویین

و لینیکر و پلات ....لاله های نارنجی با گولیت و ریکارد و فان باستن .....همه مثل زنگ تو گوشم صدا می کنه .یک عاشق فوتبال

که اون رو زها ده یازده سالش بود و نه از مسابقه پیامک خبری بود و نه ازجاودانی و خیابانی و برنامه مزخرفشان ونه ازتبلیغات

همراه اول و نه ازدعواهای دکتر صدر و نصیر زاده نخ نما شده و هومن افاضلی که زحمت ترجمه صحیح تحلیل های کپی برداری

شده رو به خودش نمی ده و نه از عادل فردوسی پور عشق فوتبال و نه از مزدک کنایه گو .تا نیمه شب می شستم و فوتبال می دیدم

و فرداش یا لباسهای فیک تیم ملی آلمان غربی فوتبال بازی می کردم .آدامس می خردیم و عکسهاشو توی یه آلبوم به نام خاطرات نود

پیش یکی از بچه ها نگه می داشتیم .یه نامه توشتیم برای ماتیوس و قهرمانی رو به اونها تبریک گفتیم .کلی پول دار الترجمه دادیم و

ازطریق یه آشنا به آلمان فرستادیم به فدراسیون فوتبالشون .....خطاب به قهرمانان اون روزها یعنی قیصر و ماتیوس ..............

نمی دونم چه طور این همه کار و با عشق و علاقه کردیم .در زندگی که کل مالتی مدیاش 2 کانال تی وی بود این دنیای زیبای ما

و نشانی از عشق به فوتبال بود .حالا از اون روز سالها می گذره و من باید جواد خیابانی رو تحمل کنم .که فوتبال شده ممر در آمدش

و نشان معروف شدنش و سوهان روح شدنش برای ما .شاهکار آخرش که فن بومل رو پسرخوانده و داماد سرمربی هلند اعلام کرد.

آقای فاجعه son-in-lawرو اینطوری ترجمه کرد.دوستان من فعلا با مداد بنویسید .نمی دونید این شاهکارها رو چه قدر با اعتماد به

نفس می گه .چون می دونه هرمزخرفی بگه باز هم صندلی ش محکمه .جاودانی از هرکسی تعریف کنه فرق نمی کنه .حتا اگه صدر

و حاج رضایی رو هرشب در دوشیفت ازشون دعوت کنه هیچ فرقی نمی کنه .صندلی ش محکمه .آقایون بی شک ما از شما بیشتر

عاشق فوتبالیم چون شما ها رو تحمل می کنیم .چه باید کرد ؟؟؟؟؟؟روزهای جام جهانی نود و شب بیداریش به خیر .